بسمه تعالی

صنعت ساخت و تولید محصولات لاستیکی

اداره بهداشت و خدمات انسانی آمریکا

خدمات سلامت عمومی و مرکز پیشگیری و کنترل بیماریها

موسسه ملی بهداشت و ایمنی حرفه ای

پیش گفتار

ماده بهداشت و ایمنی شغلی یا حرفه ای 1970 بر روی نیاز به استانداردهایی تاکید می کند تا ایمنی و بهداشت کارگران آمریکایی حفظ شود.برای انجام این نیاز موسسه ملی بهداشت و ایمنی حرفه ای ( NIOSH ) یک استراتژی را توسعه داده تا اطلاعاتی را منتشر کند که به کارفرمایان کمک کند تا از کارگرانشان در برابر خطرات مکان کار محافظت کند.این استراتژی شامل توسعه مقالات ویژه خطر NIOSH است که استانداردهای اصلی را حمایت می کند و توسعه می دهد و فعالیت های مستند انجمن خطر را حمایت می کند.این اسناد با خطراتی سر و کار دارند که نیاز به بررسی دارند و جامعه علمی باید آنها را مورد توجه قرار دهد.اگر چه به تازگی آنها برای مرور و بررسی جامع د ریک سند معیار مناسب نباشد و یا در بیانیه هوشمند جدید آورده نشده است بررسی ها NIOSH درباره به جامعه سلامت و بهداشت حرفه ای در صنایع بزرگ و انجمن های تجاری و اتحادیه ها و اعضای جوامع علمی و تحصیلی منتشر می شود.

چکیده :

مرگ و میرهای زیادی ناشی از سرطان مثانه ، معده ، ریه ، سرطان خون و سرطان های دیگر در بین کارگرانی اتفاق افتاده که در ساخت و تولید محصولات لاستیکی فعالیت دارند. این کارگران ممکن است همچنین دچار عوارض نامطلوب تنفسی و عوارض و تاثیرات درماتولوژی و اثرات تولید مثل و آسیب ها  و صدمات و اختلالات مکرر آسیببی گردند.این عوارض نامطلوب سلامتی نمی تواند فقط به یک ماده شیمیایی یا گروهی از مواد شیمیایی ارتباط داشته باشد.زیرا که محیط کار به طور گسترده در معرض تغییر متنوع فرمول های شیمیایی است . تحقیقات بهداشت صنعتی و مسمومیت شناسی و اپیدمولوژی مورد نیازهستند تا خطر سرطان و یا عوارض نامطلوب سلامتی دیگررا برای کارگران بخش تولید لاستیک ارزیابی کنند.

مقدمه :

بسیاری از تحقیقات اپیدمولوژی مرگ ومیرهای زیادی ناشی از سرطان مثانه معده و ریه و سرطان خون و سرطان دیگر را در بین کارگران تولید محصولات لاستیکی تایر و غیر تایر

گزارش کرده اند.اکثر این مرگ و میرها نمی تواند   فقط به یک ماده شیمیایی خاص ارتباط

داشته باشد.زیرا که 1- محیط کار در معرض بسیاری از مواد شیمیایی وترکیباتی از این مواد شیمیایی قرار می گیرد.2- تغییراتی در فرمول های مواد شیمیایی صورت می گیرد . اکثر مواد شیمیایی که در این صنایع یافت می شود جهت سرطان زایی یا مسمومیت زایی تست و آزمایش نشده اند و همچنین آنها محدوده قرار گرفتن مجاز انجمن بهداشت و ایمنی حرفه ای و یا محدوده مجاز توصیه شده بهداشت و ایمنی حرفه ای را ندارند.در این مرور خطر ویژه NIOSH             ،عوارض جانبی سلامتی کارگرانی که د رصنعت تولیدات لاستیکی کار می کنند به طور خلاصه شرح داده شده است و همچنین تحقیق مورد نیاز جهت ارزیابی و پیش گیری از این عوارض بررسی شده است.

زمینه :

امکان قرار گرفتن کارگران د رمعرض مواد

محصولات لاستیکی مثل تایرهای اتومبیل و قالب های تجهیزات و باندهای لاستیکی و دستکش های لاستیکی و جلوگیری کننده ها یک بخش مهمی از زندگی مدرن هستند.با این حال تولید این آیتم ها منجر به در معرض قرار گرفتن ترکیبات متفاوتی از صدها مواد شیمیایی می شود که برای عمل حرارتی و فشا روکاتالیزور در طول فرآیندهای متفاوت ساخت و تولید ، افراد در معرض آن قرار می گیرند در نتیجه محیط کار ممکن است که با گرد و غبار ، گازها،بخار، مه و محصولات جانبی مواد شیمیایی آلوده شود و کارگران از طریق استنشاق و جذب پوست در طول فرآیند و ساخت و تولید لاستیک یا محصولات لاستیکی در معرض خطر قرار می گیرند.خطرات فیزیکی مثل سر و صدا و حرکت مکرر و بالا بردن ممکن است وجود داشته باشد.دانشمندان سلامت وبهداشت در تلاشند تا این قرار گرفتن ها د رمعرض مواد را تعریف و تعیین کنند و شرایط کاری را مشخص کنند و سلامت کارگران در بخش تولیدات لاستیکی را بررسی کنند.

صنعت ساخت و تولید محصولات لاستیکی تعداد قابل توجهی کارگر را استخدام می کند . به عنوان مثال درسال 1989 تقریبا 54600 کارگر آمریکایی در تولید تیوب و تایر استخدام شدند و حدود 132500 کارگر نیز در ساخت و تولید محصولات لاستیکی غیر تایر استخدام شدند.

محدوده یا میزان جدید قرا رگرفتن د رمعرض مواد:

اگر چه محصولات و محصولات جانبی ساخت و تولید لاستیک تایر و غیر تایر حاوی صدها مواد شیمیایی است ولی فقط یک بخش کوچکی از آنها توسط استانداردهای بهداشت و سلامت حرفه ای فدرال تحت پوشش قرار گرفته اند.

خلاصه ای از عوارض و تاثیرات سلامتی :

سرطان یک بیماری مزمن است که به طور متناوب د رتحقیقات مربوط به کارگران محصولات لاستیکی گزارش  شده است . د راواخر سال 1940 گزارش شد که کارگران لاستیک بریتانیا درخطر زیاد سرطان مثانه ناشی از قرار گرفتن د رمعرض آنتی اکسیدانی هستند که حاوی       1- نافتیلامین (آلفا – نافتیلامین ) و 2- نافتیلامین (بتا – نافتیلامین ) می باشد.در ایالت متحده آمریکا ، تحقیقات اولیه توسط آقای منکوسو و همکارانش نشان داد که مرگ و میر سرطان در بین کارگران محصولات لاستیکی اهیو که در سلا 1938 و 1939 استخدام شده بودند زیاد بوده.این محققان تحقیقات دیگری در خصوص کارگران لاستیک آمریکا را توصیه نمودند.در سال 1970 کارگران یونایتد لاستیک و کرک و لینولیوم و پلاستیک آمریکا به 6 شرکت بزرگ لاستیک آمریکا ملحق شدند تا یک برنامه بهداشت حرفه ای مشترک را فراهم سازند و یک قراردادی با مراکز و دانشکده های بهداشت عمومی در دانشگاه هاروارد و دانشگاه شمال کازلینا انجام شد و صورت گرفت تا تحقیقات اپیدومولوژی کارگان محصولات لاستیکی صورت گیرد که در این تحقیق بر روی بروز سرطان و مرگ  و میر تکیه می شد.

گزارش های منتشر شده و منتشر نشده زیادی در نتیجه این تحقیقات فراهم شدند تا این که برنامه در سال 1980 متوقف شد . عوارض نامطلوب سلامتی که گزارش شده بودند عوارض تنفسی و سرطان بود.

اخیرا خطر ریسک بیماری سرطان و بیماریهای مزمن دیگر در بین کارگران محصولات لاستیکی ناشناخته است و این به خاطر فقدان تحقیقات بهداشت صنعتی و اپیدمولوژی در دهه گذشته می باشد.داده های مربوط به مسمومیت فاقد بسیاری از فرمول های موای شیمیایی که در ساخت و تولید تایر و محصولات غیر تایر وجود دارد گروه های از افزوده های ترکیبی لاستیک شامل موارد زیر است :

مواد شتاب دهنده و آنتی اکسیدان ها و آنتی اوزونونت ها و عامل های آنتی تک ، محصولات جانبی شیمیایی ، بخار های هنگام پخت ، رنگ دانه ها و مواد پر کننده ، روغن ها ، لکانیزرهای ارگانیک ، ترکیبات پیگ منت یا رنگدانه ها، مواد پلاستیک ساز ، عامل های تقویت کننده ، رزین ها ،حلال ها و مواد دیگر.

اکثر تحقیقات سرطان در بین کارگران محصولات لاستیکی با عنوان تحقیقات مرگ و میر مورد کنترل و یا تحقیقات بازنگرانه کارگرانی انجام شده که در صنایع تایر و غیر تایر بین            سا ل1940 و 1975 استخدام شده اند.بسیاری از این تحقیقات موارد آماری قابل توجهی از مرگ و میرهای ناشی از سرطان مثانه، خون ، غدد لنفاوی ، معده، نای را گزارش کرده اند.

داده های شغلی و حرفه ای مربوط به قرار گرفتن درمعرض مواد در بیشتر این تحقیقات وجود

نداشته و به شکل تاریخی یا سابقه ای بر آورد شده است.عدم قطعیت برآورد در معرض قرار گرفتن به وسیله فرمول های مواد شیمیایی که در هر کارخانه یا هر فرآیند فرق می کنند بدتر می شود.

در سال 1980 OSHA یک گزارش را منتشر کرد که کارگران بخش تایر و غیر تایر را از خطر سرطان مطلع می کرد که در چندین تحقیق توسط دانشگاه هاروارد و دانشگاه شمال کارولینا گزارش نشده بود.

در سال 1982 آژانس بین المللی تحقیقات بر روی سرطان (IARC) یا آژانس بین المللی تحقیقات سرطانی نتیجه گرفت که شواهد کافی وجود دارد که نشان می شدهد قرار گرفتن          د رمعرض محلول ها د رسر کار در صنعت لاستیک با سرطان خون ارتباط دارد.با این حال هیچ شواهد آشکاری وجود ندارد که سرطان مثانه را در کارگران لاستیک بریتانیا نشان دهد که اولین بار بعداز سال 1950 استخدام شدند و یا در بین کارگران لاستیک آمریکا نشان دهد. IARC همچنین د رمانوگراف نتیجه گرفت که شواهد برای ارتباط سرطان معده ، ریه و پوست در قرار گرفتن حرفه ای د رصنعت لاستیک محدود بوده و همچنین برای ارتباط با سرطان غده لنفاوی و کولون و پروستات و مغز و تیروئید و پانکراس و سرطان خون د راین ( در معرض قرار گرفتن ها ) شواهد نامناسب و ناکافی بوده است.

NIOSH اخیرا اقداماتی را توصیه نموده تا قرار گرفتن کارگران در معرض اتولوئیدین و آنیلین در پایین ترین غلظت ممکن کاهش پیدا کند . شواهد اپیدمولوژی توسط NIOSH گزارش شده که نشان می دهد بین قرار گرفتن در معرض اتولوئیدین و آنیلین با افزایش خطر سرطان مثانه در بین کارگران در کارخانه ای که آنتی اکسیدان های لاستیکی و شتاب دهنده ها را می سازد وجود دارد.با این حال مشخص نیست که آیا ریسک مشابهی برای کارگارن که د رساخت و تولید محصولات لاستیکی کار می کنند وجود دارد.

عوارض تنفسی :

تحقیقاتی توسط دانشگاه هاروارد و دانشگاه شمال کارولینا انجام شد که افزایش عوارض نامطلوب تنفسی را در بین کارگران تولید محصولات لاستیکی گزارش می کند.محققان دانشگاه شمال کارولینا نیز امراض ریوی مزمن را در بین کارگارن تولید محصولات لاستیکی بررسی کرده اند.

آمفیزم یک وضعیت اولیه ای بود که به خاطر مرض ریوی در بین کارگران محصولات لاستیکی که از شرکت بزرگ اهیو در طول دوره 1962 الی 1973 بازنشسته شده بودند موجب بازنشستگی زودهنگام آنها شده بود.عوارض تنفسی و امراض ریوی مزمن در ین کارگران لاستیک که در ناحیه های بازرسی ، تمام کاری ، فرآیندسازی و پخت بخش های تایر و غیر تایر

مشغول بودند گزارش شده بود شیوع زیادی داشت. رایج بودن اثرات تنفسی و امراض ناشی از قرا رگرفتن د رمعرض مواد خطرناک حرفه ای در صنعت ساخت و تولید محصولات لاستیکی مشخص نشده است . نتایج حاصل از یک تحقیق ، نفتالین دی ایسوسیانات  (NDI) را بعنوان علت التهاب تنفسی در بین کارگران کارخانه تایر سوئدی مشخص نمود. د رتحقیق دیگر با این حال هیچ عاملی به عنوان علت بیماری تنفسی حاد و برونشیت از دست رفتن عملکرد ریه در بین 30 کارگری که د رفرآیند ترمو اینجکشن لاستیک کار می کردند.مشخص و تعیین نشد.تحقیقی در سال 1987 توسط NIOSH در 9 کارخانه تایر آمریکا انجام شد که هیچ گونه افزایش عمده ای در بیماری ریوی یا پنوموکونیوز در زمانی که محققان 987 اشعه ایکس سینه کارگران را بررسی می کردند که حداقل 40 ساله بودند یافت نشد .

اثرات درماتولوژی :

تماس پوستی یا ناراحتی های ناشی از تماس پوستی به طور متناوب در بین کارگران لاستیک و حتی مصرف کنندگان محصولات لاستیکی گزارش می شود. یک بررسی مقطعی 999 کارگر در کارخانه تایر استرالیایی انجام شد که بروز 37 مورد ناراحیت پوستی حرفه ای را در هر 1000 کارگر گزارش کرد.

از سال 1972 چندین ارزیابی خطر سلامتی توسط NIOSH صورت گرفته که ناراحتی های پوستی در کارخانه های تایر و غیر تایر را گزارش کرده ولی در اکثر ارزیابی ها  یک ماده شیمیایی خاص با عنوان عامل سببی یا علتی تعیین نشده است.

اداره یا کمیته آمار کارگران BIS گزارش کرده که در صنعت متفاوت پلاستیک و لاستیک میزان اختلالات وامرض پوستی حدود 19 مورد در هر 10000 کارگر فولتایمی بوده که در سال 1991 کار می کردند. این میزان بروز ناراحتی پوستی در بین 32 صنعت SLC دو رقمی بزرگ مکان نهم را داشت.رابطه بین ناراحتی های پوستی و مواد شیمیایی استفاده شده در این وضعیت بخوبی تعیین نشده ولی برخی مواد شیمیایی  که باعث ناراحتی های پوستی می شوند دیگر استفاده نمی شود.برخی مواد شیمیایی و دیگر که امروزه در صنعت استفاده می شود مورد ارزیابی قرار نگرفتند و قانونی نیستند. فقدان اطلاعات در برابر منابع در معرض قرارگیری کارگر (مثل تماس مستقم با مواد شیمیایی حجیم و ماشین آلات آلوده به مواد شیمیایی) د رتعیین رابطه بین ناراحتی های پوستی و تماس با مواد شیمیایی خاص ارتباط دارد.در مجموع 5 مورد ویئیلیگو ( بی رنگ شدن پوست ) در بین 199 کارگر در یک شرکتی که پمپ های هیدرولیک می ساختند گزارش شده است که داخل آنها قالبهای انژکتوری لاستیکی کارگذاشته شده بود.پاراترتیاری بوتیل فنول (PTBP ) و 2،4 دایترتیاری بوتیل فنول ( DTBP) به عنوان علت احتمالی 4 یا 5 مورد تعیین شدند.هر دو ترکیب در کالاهای لاستیکی وجود داشت که توسط کارگران جابه جا می شدند.5

عوارض تولید مثل :

اگر چه پیامدهای بارداری که در بین کارگران لاستیک فنلاندی و سوئدی مطالعه و بررسی شده ولی هیچ نتیجه ای بدست نیامده و این بخاطر نتایج نامعلوم و فقدان داده های در معرض قرار گرفتن حرفه ای می باشد.NIOSH  گزارش هایی از عقیم شدن ناگهانی را در بین کارگران لاستیک آمریکا فراهم نمود و آنها را بررسی کرده ولی هیچ کدام از این ها نمی تواند با در معرض قرار گرفتن درمحیط کار ارتباط داشته باشد.

محققان آسیب های تولید مثل و شغلی یا حرفه ای به ندرت امکان اثرات سینرجی را مطالعه کردند که در صنایعی اتفاق می افتد که کارگران با دامنه ای از در معرض قرارگیری مواجه   می شوند.

آسیب ها :

بررسی سالانه BIS میزان بروز آسیب ها را در صنایع د رمواردی کلی گزارش می کند که شامل موارد غیر کشنده بدون ترک روزهای کاری و همچنین موارد ترک روزهای کار می باشد.بررسی سالانه بر اساس یک نمونه تصادفی کارگران میباشد و شامل افراد خود استخدام و مراکزی که کمتر از 11 کارگر دارند نمی شود و شامل کارفرماهایی که توسط قوانین بهداشت و ایمنی فدرال دارای مقررات هستند ، به غیرا ز ماده سلامت و ایمنی حرفه ای و یا آژانس های دولت محلی یا ایالتی و فدرال نمی باشد.بررسی داده ها نشان می دهد که میزان بروز آسیب ناشی از صنعت متفرقه پلاستیک و لاستیک حدود 15 آسیب در هر 100 کارگر فولتایم در سال 1988 و 1989 و 1990 بوده . اگر چه در سال 1991 این میزان تا 9/13 آسیب در هر 100 کاگر فولتایم کاهش یافت ولی هنوز در بین 70 صنعت بزرگ مقام هشتم را داشت . میزان بروز برای کدهای SIC محصولات لاستيكي با مواردی که در صنایع دیگر گزارش شده اند قابل مقایسه است.با این حال اهمیت این مقایسه ها بدون تجزیه و تحلیل بیش تر و ویژه تر نوع تناوب توزیع صدمات و آسیب ها نمی تواند تعیین شود.

اختلالات آسیبی گزارش شده :

اختلالات مربوط به آسیب مکرر یک گروه گسترده BIS است که شامل از دست رفتن شنوایی ناشی از ایجاد سر و صدا و ورم غشای زلالی و تنوسیندویتی و سندروم تونل کارپل و شرایط دیگر ناشی از حرکت مکرر و ارتعاش یا فشار است. هیچ داده ای تعداد کارگران پلاستیک و لاستیک که تحت تاثیر این اختلالات قرار گرفته اند را نشان نمی دهد ولی مجموع بروز آن د رسال 1991 حدود 5/80 مورد در هر 10000 کارگر تمام وقت بوده است .داده ها همچنین نشان می دهند که این میزان بروز سالانه از سا ل 1988 افزایش پیدا کرده که در این هنگام

میزان بروز 5/56 در هر 10000 کارگر بوده است .فقط 9 صنعت از 31 صنعت SIC دورقمی میزان بروز بالاتر را داشته و ساخت و تولید کفش های پلاستیکی و لاستیکی نیز هجدهمین مقام را از نظر میزان بروز در بین 138 صنعت SIC سه رقمی داشته است.

تلاش ها و توصیف ها  برای مشخص کردن د رمعرض قرارگیری

تحقیقات بهداشت صنعتی

در اوایل سال 1980 NIOSH بررسی های بهداشت صنعتی را در خصوص صنایع لاستیک و تایر انجام داد و توصیه کرد که کنترل های مهندسی باید انجام شود و فرمولهای مواد شیمیایی جانشین باید معرفی شوند تا در معرض قرارگیری کارگران در برابر عامل های سمی کاهش پیدا کند. با این حال فقط چندین تحقیق از آن زمان به بعد انجام شده که معین کند که آیا این توصیه ها د رنظر گرفته شده اند و انجام شده اند یا  خیر.محققان در ایتالیا در سه مکان از برون  فرستهای فرار نمونه گیری کردند که این 3 مکان عبارت بوداز ناحیه سخت سازی یک کارخانه کفش و ولکانیزاسیون و ناحیه اکستروژن ( برون رانی ) یک کارخانه روکش تایر و ناحیه  اکستروژن (برون رانی ) یک کاخانه کابل عایق برق.

تقریبا 100 مواد شیمیایی متفاوت مشخص شدند ولی عوارض و اثرات سلامتی که با در معرض قرارگیری در برابر این مواد شیمیایی ارتباط داشت بررسی و تحقیق نشد.بعلاوه مشخص نیست که آیا مواد شیمیایی تعیین شده یک نماینده ای از برون فرست ها در کاخانجات دیگر هستند.

تحقیق و مطالعه آزمایشگاهی :

 در سال 1976 یک تحقیق آزمایشگاهی د رایالت متحده آمریکا انجام شد تا برون فرست های فراری که د رطول سخت شدن یک فرمول لاستیک منتشر می شود شبیه سازی شود. اگر چه ترکیبات متفاوت به عنوان آلوده کننده ها د رمواد خام و یا بعنوان محصولات واکنشی مشخص شدند ولی همه فرمول های لاستیک حاوی ترکیبات متفاوت بودند.

بررسی در معرض قرار گرفتن شغلی :

بررسی در معرض قرارگیری شغلی (NOES) لیستی از خطرات بسیاری از مواد شیمیایی و خطرات ممکن دیگر را فراهم کرده که در 37 کارخانه تایر و غیر تایر این مواد یافت میشدند که این بررسی از سال 1981 تا 1983 انجام شده است.

(افزایش دما و ارتعاش کل بدن و اشعه میکروویو و مادون رمز و سر و صدا و کارهای بامچ دست و غیره).در این بررسی 500/19 کارگر تقریبا شرکت کرده بودند ، اکثر بررسی های NOES) در ناحیه کاری کارخانجات ساخت وتولید محصولات لاستیکی انجام شدند که بیش از

1000 خطر شیمیایی نهفته دراین مکان ها مشخص شده بود. اگر چه نتایج NOES تعداد و توزیع کارگرانی که به طور نهفته در معرض این خطرات قرار گرفته اند را برآورد کرده ، ولی هیچ داده کمیتی در معرض قرارگیری را فراهم نکرده است.

گزارشات OSHA :

گزارشات بررسی ها و یا بازرسی  OSHA مرور شدند تا د رمعرض قرارگیری شغلی که به طور متناوب د رکارخانجات تایر و غیر تایر یافت می شد مشخص شود و همچنین تعیین شود که آیا هیچ کدام از این در معرض قرارگیری ها بیش از استانداردهای OSHA هستند. داده ها از بررسی های OSHA مرور و بررسی شده بودند که این بازرسی ها در طول دوره سال 1982 الی 1990 در تاسیسات و کارخانجات تیوب داخل و تایر ، کارخانجات کفش های پلاستیکی ، لاستیکی ، کاخانجات شیلنگ پلاستیک ، لاستیک و کارخانجات محصولات ساخت لاستیکی انجام شده بود.

توضیحات توسط OSHA برای درمعرض قرار گرفتن مواد شیمیایی منتشر شده که این در معرض قرارگیری بیش از PEL بوده که این ها نتوانستند خطرات را کم کنند و فقدان کنترل های مهندسی مناسب ، تجهیزات حفاظتی فردی ، فقدان آموزش مناسب ، بررسی های پزشکی و یا استاندارد های بهداشت و ایمنی حرفه ای مورد توجه قرار نگرفته ، از خطرات بیان شده فقط سر و صدا ی پیوسته و مستمر و یا سر و صدای متناوب در تمام چهار کد SIC بیان شده است . با این حال به خاطر این که همه تاسیسات و مراکز بازرسی نشدند و فقط بخش کوچکی از کارگران مورد مشاهده قرار گرفته اند این داده ها نمی توانند اطلاعات مناسب را درباره خطرات ایمنی و بهداشت و سلامت دراین صنایع فراهم سازند. به عنوان مثال اگر چه اکثر بازرسی ها در صنعت ساخت محصولات لاستیکی انجام شده ولی فقط 3/0 مجموع کارخانجات در این صنعت مورد بازرسی قرار گرفته اند. بعلاوه موادی که در طول بازرسی های OSHA نظارت و کنترل شده اند ، معمولا مواری بودند که متدهای نمونه گیریPEL - OSHA را داشتند. بنابراین مواد کنترل شده ممکن است موادی نباشند که بیش ترین خطر را دارند. آقای استوارد ورایس نیز پیشنهاد کرده اند که تحقیق انجام شود تا تعیین شود که آیا پایگاه داده ها یا بانک اطلاعاتی OSHA در کنترل نتایج یک نماینده ای از اوضاع و شرایط در معرض قرارگیری ملی است.

نیازهای تحقیق :

 از آنجایی که داده های جدیدی در خصوص در معرض قرارگیری حرفه ای و اپیدمولوژی و اطلاعات درباره فرمول های مواد شیمیایی و تجزیه و تحلیل آسیب ها و صدمات ویژه وجود ندارد بنابراین امکان ندارد تا خطرات ریسکی که کارگران محصولات لاستیکی در برابر آن هستند مثل سرطان و بیماریها حرفه ای دیگر و آسیب های خاص مورد ارزیابی قرار گیرد.

خطراتی که امروزه وجود دارند ممکن است متفاوت از خطراتی باشند که در گذشته وجود داشته و این به خاطر تغییرات در فرمول های مواد شیمیایی است و همچنین تغییرات در فرآیندهای اتوماتیک سازی می باشد.برای معین کردن ریسک ها یا خطرات سلامتی کارگران محصولات

 لاستیکی به انواعی از تحقیقات زیر نیاز است :

·      ارزیابی د رمعرض قرارگیری خطرناک

·      ارزیابی اقدامات کنترل

·      تحقیقات اپیدمولوژی

·      جمع آوری داده های آسیب

·      ارزیابی برنامه های ایمنی و بهداشت

·      مشخص کردن ترکیبات یا گروهی از مواد

 ارزیابی در محل قرار گیری خطرناک

تحقیقات مشخصه سازی بهداشت صنعتی باید در کاخانجات تایر و غیر تایر انجام شود تا عامل های خطرناک بیش تر ارزیابی شود. این داده ها باید برای بازسازی در معرض قرارگیری تاریخی مورد استفاده قرار گیرند.

ارزیابی اقدامات کنترل :

موثر بودن و  کار آمد بود و اقدامات کنترل باید در کاخانجات تایر و غیر تایر مورد ارزیابی قرار گیرد ( مثل کنترل مهندسی و تجهیزات حفاظت فردی و لباس ها ) یک چنین ارزیابی باید شامل انتقال تکنولوژی های جدید و بدیع در عرض صنایع باشد.بعنوان مثال اقدامات کنترل برای کیسه زباله ها و کارهای وزن پودر توسط NIOSH در صنایع دیگ رکه د رآن مواد پودری جابجا می شوند مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است.

بررسی هایی لازم است تا نوع و میزان اطلاعات بهداشت فردی که به کارگران محصولات لاستیکی داده می شود بررسی و تعیین شود. کارهای توصیه شده توسط OSHA شامل : 1- برطرف کردن آلاینده های شیمیای قبل از خوردن و نوشیدن و سیگار کشیدن و یا استفاده از مواد آرایشی 2 – پرهیز از خوردن ، نوشیدن یا سیگار کشیدن در محیط کار 3- دوش گرفتن قبل از رفتن به خانه 4- درآوردن لباسهای حفاظتی در محیط کار . به کار بدردن این کارها توسط کارگران محصولات لاستیکی باید مورد بررسی قرار گیرد.

  تحقیقات اپیدمولوژی :

از سال 1980 تاکنون یک فاصله و شکافی در تحقیقات اپیدمولوژی بین کارگران

محصولات لاستیکی وجود داشته . فقط 3 تحقیق مرگ و میر در این زمینه بعد از تحقیقی که توسط دانشگاه هاروارد و دانشگاه شمال کارولینا انجام شده منتشر شده است. تجزیه و تحلیل های به روز شده در این مورد و طرح های اپیدمولوژی دیگر لازم است تا مشخص شود که آیا کارگران کنونی در این صنعت در خطر سرطان و یا عوارض بهداشتی و سلامتی دیگر مثل اثرات تنفسی و اختلالات پوست و ناراحتی های تولید مثل قرار دارد. بررسی های مقطعی نیز باید د رتمام صنعت محصولات لاستیکی انجام شود تا بروز بیماریهای پوستی و اختلالات آسیبی مکرر تعیین شود.

جمع آوری داده های آسیب ها و صدمات :

مشروح داده های آسیب ها ( مثل داده ها در خصوص نوع و شدت آسیب ها در یک فرآیند شغلی خاص ) باید جمع آوری شود تا ناحیه هایی که باید در آن اقدامات پیشگیری انجام شود مشخص شود و آموزش کارگران قابل انجام باشد. بررسی سالانه BLS میزان بروز آسیب ها را گزارش می کند ولی نوع آسیب ها را گزارش نکرده ، میزان آسیب ها نیز از داده ها در سیستم مکمل داده های BLS قابل محاسبه است ولی وجود نداشتن ارقام استخدام باعث جلوگیری از محاسبه میزان معتبر می شود.

در بسیاری از ایالت های متحده آمریکا توسط اداره آمار از انتشار داده ها جلوگیری می شود و این به خاطر جلوگیری از افشای داده های استخدام است که ممکن است عملیات های خاصی از کارخانجات خاص را افشا کند و نشان دهد . این عمل منطبق با مقررات فدرال است که از انتشار داده هایی که ممکن است کارهای یک کارفرما را به مخاطره بیندازد جلوگیری می کند.

ارزیابی برنامه های ایمنی و بهداشت :

میزان بروز آسیب در سال 1991 در صنایع متفرقه پلاستیک و لاستیک هشتمین مقام را در بین 70 صنعت SIC دو رقمی داشته است. برنامه های کنونی ایمنی و بهداشت در صنایع ساخت و تولید محصولات لاستیکی باید مورد ارزیابی قرار گیرد تا تعین شود که آیا به شکل مناسب نیاز به کاهش آسیب را مشخص و ارزیابی کرده اند.

شناسایی یا مشخص کردن ترکیبات یا گروههایی از مواد

اگر چه تحقیقات مسمومیت شناسی بر روی مواد شیمیایی که در طول ساخت و تولید محصولات لاستیکی استفاده می شوند و یا تشکیل می شوند انجام شده است ، ولی در این تحقیقات فقط بخش کوچکی از تمام مواد شیمیایی مصرف شده گنجانده شده است.محققان پیشنهاد کرده اند که به جای تکیه بر روی مواد شیمیایی منفرد باید در تحقیقات صنعت لاستیک ترکیبات یا گروههایی از مواد مثل شتاب دهنده ها یا کف و بخار پخت مشخص شود. در این تحقیق باید شناسایی سیستمی و کمیت بخارها و گازهای ارگانیک که از

حرارت و پخت ترکیبات لاستیک ایجاد می شوند مشخص شود و صورت گیرد.

 نتیجه گیری :

تحقیقات بهداشت صنعتی و مسمومیت شناسی و اپیدمولوژی مورد نیاز هستند تا خطر

سرطان و بیماریهای دیگر ناشی از در معرض قرارگیری کنونی حرفه ای ارزیابی و مشخص شود.تجزیه و تحلیل مفصل صدمات و آسیب های کارگر نیز مورد نیاز هستند تا حوزه هایی برای اقدامات پیشگیری و آموزش کارگران مشخص شود. نتایج تحقیقات آینده بایدبه دقت کنترل شود تا مشخص شود که آیا توصیه ای برای مراکز مقراتی فدرال جهت صنعت ساخت و تولید محصولات لاستیکی باید توسعه یابد و فراهم شود یا خیر.

 ترجمه : آقاي مهندس صفر گنجور -مسئول بهداشت حرفه اي شركت الكتروموتور بلال

     Refrence

Holmberg B, Sj '' str'' m B [1980]. Toxicological aspects of chemical hazards in the rubber industry . J Toxicol Environ Health 6(56):1201-1209.

 

Kilpikari I [1982]. Occupational contact dermatitis among rubber workers . Contact Dematitis 8:359-362.

 

Mancuso TF, Ciocco A, Elatter AA [1968]. An epidemiological approach to the rubber industry . J Occup Med 10 (5):213-232.